چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404
 sheydayi.rozblog.comسایت عاشقانه مطالب عاشقانه,تصاویر عاشقانه,دل نوشته,اس ام اس عاشقانه , اهنگ عاشقانه , اهنگ دیس لاو ,   اهنگ جدید , چت روم شیدایی
جای تبلیغات شما
خرید شارژ
برترین کاربر ماه
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
  • هنوز مشخص نشده است
تبلیغات
جای تبلیغات شما
پنل کاربری
شعر های عاشقانه
راز عاشقی و سبک زندگی
موزیک های عاشقانه جدید
آمار سایت
  • آمار مطالب
  • کل مطالب : 391
  • کل نظرات : 147
  • آمار کاربران
  • کل کاربران : 36
  • افراد آنلاین : 13
  • آمار بازدید
  • بازدید امروز : 582
  • گوگل امروز : 0
  • آی پی امروز : 41
  • بازدید دیروز : 2,117
  • گوگل دیروز : 0
  • آی پی دیروز : 447
  • بازدید هفتگی : 2,895
  • بازدید ماهانه : 3,816
  • بازدید سالانه : 31,547
  • بازدید کل : 444,233
  • اطلاعات
  • امروز : چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404
  • آی پی شما : 3.148.192.125
  • مرورگر شما : Safari 5.1
اتاق آرزو
عضویت
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
نظر سنجی
چی شد که سر از شیدایی در اوردی ؟
نظر سنجی
سایت عاشقانه شیدایی چطور است ؟
خبرنامه
خبرنامه
با عضویت در خبرنـــــــــامه می توانید آخرین مطالب سایت را در ایمیل خود دریافت کنید .
دیگرامکانات

متن جانشین

هایپرتمپ دات آی آر
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
هوا سرد نیست
  • تعداد بازدید : 231
  • هوا سرد نیست

     

    نــــــــــــه

    هوا سرد نیست...

    سرمای کلامت، دیوانه ام میکند

    بی رحم !

    شوق نگاهم را ندیدی؟

    تمام من به شوق دیدنت، پر میکشید

    ولی …

    همان نگاه بی تفاوتتــــــــ

    برای زمین گیر شدنم کافی بـــــــــــــود

     

    خدادر دل من
  • تعداد بازدید : 283
  • خدادر دل من

     

    داشتم جدول حل می کردم

    نوشته بود

    سه حرفی

    علاقه ی شدید

    یادم امد

    نوشتم ع ش ق

    یاد دلم کردم گفتم دلم تنهاست

    ناگهان بغضم یادش امد که تنهاست

    اشکهایم بی محابا فرو ریخت

    بعد دلم لرزید از ترنم مهربانیش

    خدا را می گویم

    بعد او در قلبم رو باز کرد

    و

    خدا امد

    الان خدا با دلم هست تا تنها نباشد

    متولد پاییزم
  • تعداد بازدید : 337
  • متولد پاییزم

     

    من متولدِ پاييزم

     

    فصل ِ زردی

     

    فصل ِ بادِ وحشی

     

    فصل ِ شاعرهای پير

     

    فصل ِ نقاشان بی نظير

     

    کس چه می داند!

     

    شايدم بس دلگير!!

     

    راستي چه کسی می گفت؟

     

    « زندگی تر شدن پی در پی در حوضچه اکنون است »

     

    گويا سهراب هم تر شده بود…!

     

    من متولد پاييزم

     

    فصل ِ دلسردی عشق

     

    فصل ِ افتادن ِ برگ

     

    فصل ِ تولد ِ رنگ!

     

    و تـــو هم، متولد پاييز

     

    تو هم ســرد!

     

    تو هم بــاد!

     

    من متولد پائيزم

     

    فصل ديدن رنگ در بعد نگاه

     

    فصل آرامش دل

     

    فصل غوغای نگاه!

     

    فصل خواهش

     

    فصل سايه

     

    فصل باران

     

    بـــاران!

     

     

    پائیز
  • تعداد بازدید : 297
  • پائیز

    پاییز برای بعضی ها دل انگیز است و برای بعضی ها غم انگیز

    برای من فصل سردی دلهاست

    فصل باریدن اشکها

    فصل تنهایی قدم زدن روی برگهای نارنجی

    فصل رقصاندن آتش سیگار در سیاهی و سکوت شب

    اینروزها هوای دلم هم پاییزیست

     

    نیستی
  • تعداد بازدید : 257
  • نیستی

     

     

    میگم مهم نیست

     

    اما وقتی اسمشو میشنوم داغ دلم تازه میشه

     

    میگم مهم نیست

     

    اما وقتی بهش فکر میکنم اشک توچشام جمع میشه

     

    میگم مهم نیست

     

    اما در تنهایی همش باهاش حرف میزنم

     

    میگم مهم نیست

     

    اما بعضی وقتا دستم میره به شمارش زنگ بزنم نزنم بزنم

     

    میگم مهم نیست

     

    اما دلم واسه صداشو خنده هاش لک زده

     

    میگم مهم نیست

     

    اما شبا تاصبح خوابم نمیبره باخودم میگم یعنی داره چیکار میکنه

     

    میگم مهم نیست

     

    اما میدونم چقد مهمه میدونم چقد دوسش دارم

     

    میگم مهم نیست

     

    میگی بگو مهمه، ولی نیست

     

    اره مهمی ،ولی نیستی.....

     

     

    این نیز میرود
  • تعداد بازدید : 291
  • این نیز میرود

     

    در دیده ام بشین

     

    در دیده ام ببین

     

    در دیده ام که بود

     

    در دیده ام که شد؟

     

    رویای من که بود؟

     

    دنیای من که شد؟

     

    این جان بی امید در عمق این نگاه

     

    در سینه ی که شد این آه و این صدا؟

     

    ققنوس بودنم در حال انتظار

     

    کبریت این شکست آتش کشیده اش

     

     

    آری خیالی نیست

     

    این نیز میرود

     

     

     

     

     

     

    اعتراف عاشقانه
  • تعداد بازدید : 275
  • اعتراف عاشقانه

     

    اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم

    باور نمیکنم اینک بی توام

    کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری

    کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی

    تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ، تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...

    کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم

    در حسرت چشمهایت هستم ،چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد

    بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده

    در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ، هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...

    کاش بودی و به بهانه هایت نیز راضی بودم ، کاش بودی و من دیگر از سردی نگاهت شاکی نبودم

    هر چه خواستم از تو بگذرم از همه چیز گذشتم جز تو ، هر چه خواستم فراموشت کنم همه را فراموش کردم جز تو ، هر چه خواستم به خودم بگویم هیچگاه ندیدم تو را ، چشمهایم را بستم و باز هم دیدم تو را ، هر چه خواستم دلم را آرام کنم ، آرام نشد دلم و بیشتر بهانه تو را گرفت ، هر چه خواستم بگویم بی خیال ، بی خیالت نشدم و به خیالت تا جایی که فکرش هم نمی کنی رفتم...

    میخواستم با تنهایی کنار بیایم ، دلم با تنهایی کنار نیامد ، میخواستم دلم را راضی کنم ، یاد تو باز هم به سراغم آمد ، میخواستم از این دنیا دل بکنم ، دلم با من راه نیامد ...

    بگذار اعتراف کنم که دلم در چه حالیست ، بدجور از نبودنت شاکیست ، هر جا هستی برگرد که اصلا حالم خوب نیست....

    نویسنده : sheyda تاریخ : یکشنبه 30 شهریور 1393 امتیاز :
    برچسب ها : نوشته های عاشقانه , دل نوشته , اعتراف میکنم ,
    آواز دوستت دارم
  • تعداد بازدید : 277
  • آواز دوستت دارم

     

     

    آنکس که میگفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من آمده باشد

     

      رهگذری بود که روی برگ های پاییزی راه میرفت واین صدای:

     

                   خش  خش برگها

     

      همان آوازی بود که من گمان میکردم میگوید:

     

                  دوستت دارم

     

     

    خدایا...
  • تعداد بازدید : 289
  • خدایا...

     

     

    خدایا

     

    دستانم خالی اند ودلم غرق در آرزوها

     

    یا به قدرت بی کرانت دستانم را توانا گردان

     

    یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن

    انارهای عاشق
  • تعداد بازدید : 297
  • انارهای عاشق

     

    عصر نزدیک است ...

     

     با خلوت ِ همیشگی ام 

     

    در تراس ِ خانه 

     

    می نشینم روی صندلی چوبی ام 

     

    نگـــــــــــاه میکنم 

     

    به دور و نزدیکم 

     

    ...

     

    به آسمانی که آبی نیست 

     

    چون از بس چشم ها آبی ندیده اند 

     

    دیگر رنگ ِ  آبی را هم  نمیشناسند 

     

     

    به پرندگانی که در قفس نیستند 

     

    چون  مانندشان بسیار است 

     

    و یا شاید چون زیبا نیستند 

     

     

    به خورشیدی که زودتر از همیشه رفته 

     

    شاید حوصله ماندن را  نداشته 

     

    و یا شاید ...

     

     

    به ماه ای که در راه است 

     

    که بازامشب هم 

     

     حریر ابر تنش است 

     

     

    به حیاط همسایه 

     

    که چندیست  درخت انارش غم گین است 

     

    از شکوفه های مهجورش از شاخه 

     

    و .. 

     

    شاید انارها هم عاشق میشوند 

     

    ...

     

    همه چی آرام ِ آرام 

     

    و من خوشبخت نیستم 

     

    گله ای هم نیست 

     

    چون حوصله ای هم  نیست 

    گل شمعدانی
  • تعداد بازدید : 367
  • گل شمعدانی

     

    توی مبل فرو رفته بودم و به یکی از مجلات مُدی که زنم همیشه می خرد نگاه می کردم.

     

    چه مانکن هائی، چقدر زیبا، چقدر شکیل و تمنا برانگیز.

     

    زنم داشت به گلدان شمعدانی که همیشه گوشه اتاق است

     

    ور می رفت و شاخه های اضافی را می گرفت و برگ های

     

    خشک شده را جدا می کرد. از دیدن اندام گرد و قلنبه اش لبخندی گوشه لبم پیدا شد ،

     

    از مقایسه او با دخترهای توی مجله خنده ام گرفته بود...

     

    زنم آنچنان سریع برگشت و نگاهم کرد که فرصت نکردم

     

    لبخندم را جمع و جور کنم. گلدان شمعدانی را برداشت و روبروی من ایستاد و گفت:

     

    نگاه کن! این گل ها هیچ شکل رزهای تازه ای نیستند که دیروز خریده ام.

     

    من عاشق عطر و بوی رز هستم. جوان، نورسته،

     

    خوشبو و با طراوت. گل های شمعدانی هرگز به زیبائی و شادابی آنها نیستند،

     

    اما می دانی تفاوتشان چیست؟ بعد،

     

    بدون این که منتظر پاسخم باشد اشاره ای به خاک گلدان کرد و گفت:

     

    اینجا! تفاوت اینجاست. در ریشه هائی که توی خاک اند.

     

    رزها دو روزی به اتاق صفا می دهند و بعد پژمرده می شوند،

     

    ولی این شمعدانی ها، ریشه در خاک دارند و به این زودی ها از بین نمی روند.

     

    سعی می کنند همیشه صفابخش اتاقمان باشند.

     

    چرخی زد و روی یک صندلی راحتی نشست و کتاب مورد علاقه اش را به دست گرفت.

     

    کنارش رفتم و گونه اش را بوسیدم.

     

    این لذت بخش ترین بوسه ای بود که بر گونه یک گل شمعدانی زدم.

     

    قدر گل شمعدانی

     

    های خودتون رو بدونید